اشتباهات رایجی که تصمیم گیری های ما را دچار مشکل می کنند
اینکه الان از شغل خود رضایت دارید یا نه به تصمیمی ارتباط دارد که در گذشته در مورد انتخاب شغل یا رشته تحصیلی خود گرفته اید. رضایت شما از زندگی زناشوییتان به تصمیمی شما در مورد انتخاب همسرتان ( و البته میزان تسلط شما به مهارت ارتباط موثر ) بستگی دارد. اینکه فرزندتان رفتار مناسبی دارد تا حد زیادی به تصمیمات ریز و درشتی مرتبط هست که شما برای تربیت فرزندتان گرفته اید. حتی اینکه که شما تا چه زمانی عمر می کنید ( خارج از اتفاقات ناگواری که برای هر شخصی ممکن است رخ دهد ) نیز به تصمیمات شما در مورد سبک زندگیتان اعم از تغذیه ، ورزش و فعالیت بدنی و … گره خورده است.
تصمیم گیری چیزی نیست که گاهی در زندگی به آن نیاز داشته باشید و گاهی نه ، تمام زندگی ما انسان ها ساخته شده از تصمیمات کوچک و بزرگی است که آگاهانه یا غیرآگاهانه آنها را اتخاذ میکنیم . در واقع حتی زمانی که تصمیمی هم نمیگیریم یک تصمیم گرفته ایم ( تصمیم گرفته ایم که تصمیم نگیریم ). بنابراین تصمیم گیری فرآیند مهمی است که در لحظه لحظه زندگیمان با آن همراه هستیم و هر گونه کوتاهی و قصوری در این مهارت میتواند مسیر زندگیمان را به صورت کلی عوض کند.
بذارید موردی که چندین سال پیش برای خودم پیش آمد را برایتان تعریف کنم
ده سال پیش زمانی که موعد انتخاب رشته برای من فرارسید آماده انتخاب رشته ای بودم که با تمام وجودم دوستش داشتم یعنی معلمی ، اما به دلیل اینکه در آن زمان اولین گام تصمیم گیری یعنی شناختن ارزش هایم را بلد نبودم تصمیمی که گرفتم متضاد با علاقه ی خودم و در جهت علاقه خانواده ام بود ، رشته هوشبری. یک تصمیم کوچک در چند لحظه ( تنها به اندازه وارد کردن کد رشته هوشبری در سایت سازمان سنجش ) تمام مسیر آینده مرا تغییر داد و چندین سال از زندگیم را خارج از حیطه مورد علاقه ام سپری کردم.
همین موضوع را میتوانید به حیطه های مختلف زندگی خود ربط دهید و ببینید که چگونه تصمیم ها میتوانند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهند.
شاید فکر کنید برای تصمیم درست گرفتن نیاز هست سال های سال مهارت تصمیم گیری را تمرین کنید که البته این فکر میتواند درست باشد و تمرین بیشتر شما را در تصمیم گیری های بهتر توانمندتر کند ، اما در این مقاله میخواهم به موضوعاتی اشاره کنم که تنها آگاهی از آنها میتواند توان تصمیم گیری شما را بهبود ببخشد و میزان تصمیمات نادرستتان را کاهش دهد.
در ادامه مقاله با تعدادی از اشتباهات در مورد تصمیم گیری آشنا خواهیم شد.
یک: دید سیستمی نداشتن
تصور کنید در شرکتی کار می کنید که مدیر آن شرکت در پرداخت حقوق کارمندان خود چندان تفاوتی بین افرادی که مسئولیت پذیرند و با دقت کار خود را انجام میدهند و کارمندانی که فقط برای رفع تکلیف در محل کار حاضر می شوند قائل نمی شود. نحوه کار شما در این شرکت به چه صورت خواهد بود. احتمالا بسیاری از ما پاسخ خواهیم داد که زمانی که برای کار من ارزشی قائل نشوند و کار من دیده نشود من هم برایشان ارزشی قائل نخواهم بود و جهت رفع تکلیف کارم را انجام میدم و جدای از انجام کارم فرصت خیلی بیشتری برای استراحت کردن هم دارم.
در نگاه اول شاید این تصمیم ، تصمیم درستی باشد اما زمانی را تصور کنید که مدیر این شرکت بخواهد برای خودش معاونی را انتخاب کند ، به نظرتان این مدیر از بین کارمندان دسته اول و دوم کدام یک را برای معاونت خود انتخاب خواهد کرد؟
دید سیتمی به این معناست که افق دید خود را کمی وسیع تر کنیم و تنها همان لحظه پیش روی خود را نبینیم.
دو: خطای هزینه از دست رفته
شما را به انجام یک بازی دعوت می کنم.
کاغذی را بردارید و آن را از وسط تا بزنید. حالا از قسمت بالایی کاغذ به اندازه دو سانتی متر برشی را به سمت قمستی که تا زده اید ایجاد کنید. کاغذی دیگر را بردارید و همین کار را انجام دهید. کاغذ جدید را از همان قسمت برش داده شده به کاغذ قبلی متصل کنید.
حالا صبر کنید. اگر به شما بگویم که من مسیر را اشتباه گفتم و باید از قسمت تا زده شده برش را ایجاد می کردید چه حسی دارید. احتمالا یا بخیال انجام این بازی خواهید شد یا اصرار دارید که همان روش قبلی را ادامه دهید. دلیل این موضوع این است که ما هزینه برای انجام روش اول دادیم ، هم کاغذی که مصرف کردیم و هم زمانی که برای انجام این کار صرف کردیم و این باعث میشود تصمیمات غلطی بگیریم که به آن خطای هزینه از دست رفته می گویند.
شاید بگوییم من هرگز دچار چنین خطایی نمیشوم ، اما زمانی که این هزینه به اندازه دو عدد کاغذ و زمان کوتاهی که برای درست کردن آن صرف شده نیست و از این مقدار فراتر می رود داستان هم تغییر میکند. احتمالا بسیاری از ما در بورس یا ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کردیم و بعد از مدتی به دلیل عدم مهارت در این بازار دچار آسیب و ضرر شده ایم اما حاضر نشدیم که پول باقی مانده خود را از بازار خارج کنیم تا متحمل ضرر بیشتری نشویم و این تصمیم اشتباه به دلیل همین خطای هزینه از دست رفته است. مغز ما دوست ندارد از زمانی که برای این بازار گذاشته و هزینه زیادی که برای آن صرف کرده به همین راحتی صرف نظر کند.
این مقاله ادامه دارد و در قسمت های بعدی با تعداد بیشتری از این خطاها آشنا خواهیم شد.
دیدگاهتان را بنویسید